من شکر گذاری تجربه کردم و هر بار بابت تمام داشته هام تشکر کردم ان داشته بیشتر شد و ظرف من برای در یافت نعمت های بیشتر بزرگ شد وقتی من صبح بیدار میشم اولین کاری که انجام میدم شکر گذاری هست چون خیلی ها بیدار نشدن تو میتونی لیست تمام داشته هات رو بنویسی هر روز صبح از روش بخونی و شکر گذاری کنی شاید مثل خیلی ها بگی من داشته زیادی ندارم اما باید بگم وقتی داری این متن رو می خونی پس تو بینایی داری که خدا به خیلی ها نداده بابت اینکه می شنوی یا دست و پا و بدن سالمی که داری که خدا به همه نداده و حاضر هستن میلونها پول بدند تا به این سلامتی برسن پس تو ثروتمند هستی که می تونی به راحتی کار شخصی خودت رو انجام بدی

 

 

در صورتی که خیلی ها در ابتدا یا در حادثه همه عمرشون رو باید رو تخت باشن و نمی تونند حرکت کنند و شرمنده این هستن که کس دیگری کارها ی شخصی شون رو انجام بده پس تو باید شکر گذاری کنی بابت موبایل و اینترنت که داری که سالها پیش نبود بابت خونه ای که داری توش زندگی میکنی چون خیلی ها تو خیابون بدون خونه هستن همه و همه چیز هایی که تا به امروزنمی دیدی باید قدر دان باشی تا خدا نعمت های بیشتری به تو بده. مثل وقتی که تو هدیه برای دوستی می خری و خوشحال نشه و تشکر نکنه و نا دیده بگیره یا ایراد بگیره و غر بزنه تو دیگه براش هدیه نمی خری . پس چطور انتظار داریم نعمت هایی که خدا به ماداده رو نبینیم و شکر گذاری نکنیم و به ما نعمت بشتر داده بشه. لیست چیز هایی که دوست داری داشته باشی رو بنویس و قبل از اینکه خدا می خواد اون رو در اینده بهت بده شکر گذاری کن و باید در زمان حال بنویسی مثال خدایا شکرت که امروز ۶ اذر ۱۴۰۳ خوشحالم که مدرک دکترا م رو به راحتی دریافت کردم

دلیلی که ما به هدف و ارزو هامون نمی رسیم چون برنامه ریزی درست و یا مربی کویچ برای رسیدن به ان هدف در زندگی مان نداریم

 

 

 

 

بر نامه ریزی چیست؟ برنامه ریزی فکر در مورد چیدمان کارهایی که ما را به ان هدف می رساند می گویند. قدم اول نوشتن قدم به قدم کارهایی که باید انجام بدی تا هر قدم تو را به ان هدف نزدیک ترکند و در نهایت تو را به ان هدف برساند قدم دوم شروع و انجام دادن ان کارها ست. تو برای تحقق هر هدفی نیاز به برنامه ریزی دارید مثال بر ای داشتن یک مهمانی نیاز به بر نامه ریزی داری که کجا وچگونه و چه ساعت اجرا بشه چه چیز هایی به چه مقداری نیاز داری بخری یا سفارش بدی به کجا سفارش بدی چه زمانی باید سفارش تحویل بگیری چگونه تحویل بگیری یا خودشون قبل امدن مهمان ها درب منزل تحویل بدن و تمیز کردن و چیدمان زیبا و مدل پذیرایی از مهمان ها همه و همه باید مرحله به مرحله از قبل فکر کنی و بنویسی و بعد دونه دونه انجام بدی تا بتونی همون مهمانی که دو

 

ست داشتید با تمام جزییات اجرا بشه. و همینطور بر نامه ریزی برای تحصیل که چه رشته ای علاقه مندی بخونی . کجا دوست داری تحصیل کنی. تا چه مقطع دوست داری تحصیل کنی و چگورنه باید بر نامه ریزی کنی تا بهش برسی. و همچنین برای رسیدن به شغل،کار،حرفه ،خرید خانه یا رابطه مورد نظر همه نیاز به یک هدف گذاری و بر نامه ریزی دقیق و شفاف دارد. تو با هدف گذاری و بر نامه ریزی داری اینده زندگی خودت رو با دست خودت خلق میکنی و پیش بینی میکنی که قدم بعدی باید چی کار کنی و اینده خودت رو با بر نامه ریزی و داشتن نقشه راه تنظیم می کنی و از تمام زمان های روزمره مفید استفاده میکنی تا نتیجه دلخواه خودت رو بتونی در اینده دریافت کنی. تو می تونی انتخاب کنی که چگونه بر نامه ریزی کنی اما یک بر نامه درست با کمک یک کویچ و پیگیری و هدایت کردن ان برنامه با کمک یک کویچ می تونه رسیدن تو به هدفت رو تضمین کنه.

همه چیز از انرژی هست، همه  موجودات روی زمین ماهیتشان  انرژیست؛ همه انرژیها جذب انرژی مشابه خودشان می شوند
یعنی انرژی مثبت جذب انرژی مثبت پس تمام کسانی که در الان در زندگی ما هستید و فکر میکنیداتفاقی در زندگی شما آمدند در صورتی که با توجه به سطح مدار شما در زندگیتان قرار گرفتند تمام فرکانس ها و ارتعاش هایی که از درون ما به دنیای اطراف ما ارسال میشود در حال گردش و پیدا کردن انرزی و ارتعاش مشابه است که دقیقا اتفاقاتی از همون نوع ارتعاش برای ما باز گردانند پس باید بپذیریم که تمام اتفاق هایی که تا به امروز برای ما افتاده مسولیت ان خودمان هستیم که این ارتعاش ها را فرستادیم میزان انرژی ما قابلیت کم و یا زیاد شدن دارد که باعث تعین مدار ما می شود و در کائنات مدار های زیادی وجود دارد، ما بر اساس فرکانسهایی که از درون به جهان هستی ارسال می کنیم و جهان اتفاقات و آدم هایی رابا همان فرکانس به ما  بر
می گرداند هر لحظه که ما تصمیم بگیریم فرکانس و ارتعاشی که از درون به جهان میفرستیم را تغییر دهیم و با این تغیرات وارد مدار جدید می شیم که در دنیای بیرون ما اتفاقات و شرایط تغییر میکند و ادم های جدید با شرایط های جدید وارد زندگی ما میشود

 

ما همیشه در حال معامله هستیم، یعنی یکسری چیزها را میخریم و یکسری چیزها را میفروشیم در روابط ما حق انتخاب داریم که در مقابل بودن در روابط  چه چیزهایی  رو داریم دریافت می کنیم که مثبت هست و به رشد روح ما کمک میکند و بر عکس در
رابطه نا سالم چه چیزهایی مثل وقت و عمرون رو در روابط داریم از دست می دهیم فقط به دلیل بودن در اون رابطه که شاید خودمون هم قیمت اون بهای سنگینی را که انتخاب کردیم پرداخت کنیم را ندانیم مگر اینکه در آن روابط چیزهایی هست که در تنهای نیست. مثل اینکه در آن رابطه یک پیشرفت روحی دارید که در تنهایی بدست نمی اوردید وگرنه چه ارزشی دارد؟ وقتی لباسی رو بونی قیمتش چند برابره نمی خری پی اگه اگاه باشی که تو رابطه داری هزینه سنگینی می کنی ارزش موندن نداره
مگر اینکه خودت انتخاب کنی با وجود چالش ها می خوام بمونم ورشد روانی داشته باشم و کنار همین ادم به بلوغ برسم

 

از دوستی پرسیدم که چرا من برام ازدواج پیش نمیاد دوستم گفت همه چیز به وقت و زمان خودش اتفاق می افته گفتم خوب وقتش کی هست گفت وقتی مثل یک میوه رسیده شدی یک میوه شاید ظاهر لذیذی داشته باشه اما موقع خوردن متوجه بشیم که کال هست برامون لذیذ نیست و دور میریزیم شاید ما با ظاهر زیبا جذب یک رابطه بشیم حتی ممکنه تهترین ادم باشه اما اگه روان ما بالغ نباشد رابطه به ازدواج نمیرسه.

 

 

خیلی وقت ها دو نفر تو رابطه فکر میکردند که مناسب هم نیستند و جدا شدند در صورتی که انها فقط به پختگی نرسیده بودند وگرنه خیلی برای هم مناسب بودند ما شاید از نظر سنی بزرگ میشیم اما از نظر ذهنی هنوز خام هستیم کاش جهان ادم ها رو زمانی سر راه هم میگذاشت که به این پختگی زسیده بودن هر چقدر تو روی خودت سر مایه گذاری کنی بیشتر برای داشتن روابط جدید اماده میشی که روابط جدید چالش ها ی جدید داره و تو باید مسئولیت ها رو بپذیری به بلوغ فکری برسی و تعهد بدی تا به ازدواج منجر بشه زمانی که قبول کنی همه چیز به خودت بستگی دارد و شروع به تغییر کنی تو زندگی اتفاقات اطرافت تغییر میکند

چرا ما به چشم دیگران نمی اییم سوالی هست که خیلی ها درگیرش هستند و مو ضوع مهم و عمیقی هست ما زمانی که به چشم خودمان نمی اییم به چشم دیگران هم نمی اییم وقتی برای خودمان ارزش قایل نیستیم دیگران هم ارزش حقیقی مارا نمی فهمند وقتی من روی ساخت هویت خودم سرمایه گذاری نکردم پس دیگری من رو بی هویت می بیند وقتی من در ته نا خودا گاهم احساس نا لایقی دارم و فک می کنم کافی نیستم در نتیجه عزت نفس سالم ندارم پس کسی به من توجه نمی کنه هر کالایی با تو جه به کیفیت حقیقی اش قیمتی دارد. قیمت حقیقی که تو توی خلوت خودت با توجه به مهارت دستاوردهای زندگیت به خودت می دی میشه ارزش وجودی تو که در جهان هستی

 

 

ادم ها همون نمره رو در زندگی تو به تو باز تاب میکند وقتی تو به خودت بی توجه هستی این بی توجه بودن به شکل مختلف تو زندگی تو دیده میشه تو خانواده به یک شکل نمایان میشه تو روابط طور دیگه دیده میشه و همینطور در محل کار و تا زمانی که این را نپذیری که تمام ادم ها و ماجرای اطرافت بازتاب درون تو هست این مسله برای تو حل نمیشه و تکرار میشه حتی اگه به کلام بگی من ارزشمند هستم جهان هستی فقط حقیقت درون تو را بازتاب میکند پس به مقداری که خودت واسه خودت ارزش قایل بشی به همان اندازه دیگران برای تو ارزش قایل هستند و اتفاقات با ارزش برای تو رخ می دهد

این ما هستیم که انتخاب میکنیم چطور زندگی کنیم و این انتخابهای ما هست که فردای ما رو میسازه و زندگی رو به جلو می بره اما روز هایی هم پیش میاد که از کنترل ما خارج است مثال با خبر میشیم که یک نفر از خانواده بیمار جدی شده اما باز ما هستیم که انتخاب می کنیم که با ارامش به زندگی ادامه بدیم و ایمان کامل به خدا داشته باشیم که حکمت خدا خیر هست
یا اشفته باشیم و شروع کنیم به منفی بافی که چه اتفاقاتی ممکنه پیش بیاد و هر روز با کاووس و ترس زندگی کنیم

 

 

ترس از اینده ای که هنوز اتفاق نیفتاده و زندگی رو برای خودمون جهنم می کنیم انواع همین نوع ترس ها که هیج وقت حقیقت نداشته سالها زندگی ما رو تاریک کرده ما کنترل روی یک سری از خبر و اتفاقات نداریم اما می تونیم از نظر روحی خودمون رو مثبت نگه داریم و تسلط بر حال خوب زندگیمون داشته باشیم برای ساختن زندگی بهشتی این نکته مهمه که ما بدونیم این ما هستیم که حق انتخاب داریم .انتخاب که کدوم احساس رو زندگی کنیم برای تسلط به احساس خوب باید اقتدار خودتو بالا ببری و به نیروی منبع ایمان داشته باشی که هر اتفاق به ظاهر تلخی که بی افته حکمت خدا در ان است پس من ارام می مانم و با افکار مثبت و احساس خوب به زندگی ادامه می دم

ما از کودکی با خانواده زندگی کردیم و حتی اگه مدرسه و بیرون بودیم اگاه بودیم که خانواده داریم و برامون دلگرمی بود که اگه اتفاقی بی افته خانواده حمایت می کنه ما حس تعلق را نا خوداگاه از خانواده گرفتیم و فکر می کنیم روابط یعنی حس تعلق داشتن و دوست داشته شدن و همین حس دوست داشته شدن و تعلق را با دوستانمان تجربه می کنیم برای همین زمانی که یک رابطه دوستی تموم میشه ما احساس طرد میکنیم که تنها و خالی شدیم. برای تجربه داشتن رابطه سالم باید خودمون این خالی بودن را با عشق دادن به خود پر کنیم و احساس ارزشمندی داشته باشیم برای اینکه گدای عاطفی نباشیم و برای پر کردن

 

 

این خال در درون خودمون به هر رابطه ای چنگ نزنیم باید اول به خومون تکیه کنیم دوست داشته شدن از طرف دیگری حس خوبیه که ما هر لحظه می دونیم کسی در زندگی ما هست که به ما فکر میکنه و دوستمون داره و ما براش مهم هستیم اما قرار نیست که این برای این بودن ما گدای عاطفی باشیم در صورتی که طرف مقابل ما هم ظرف عاطفیش خالی است و در واقع خود اون هم گدای محبت از ماست وقتی ما در نا خوداگا ه خودمون عاشق خودمون نیستیم فک میکنیم حال باید دنبال کسی باشیم که اون به ما این عشق را بدهد در صورتی که ما اول خودمون باید این عشق و محبت به خودمون ببخشیم تا لبریز ازعشق و محبت خودباشیم و احیا بشیم

منشأ طرد بسته به خیلی چیز ها دارد یک مورد می تواند از دی ان ای ما باشد که از ابتدا تولد با خودمون داریم مورد دیگه میتونه از تهواره های ما باشه که از پدر یا مادر در یافت کردیم یعنی پدر یا مادر تهواره طرد دارد که ما از در دوران کودکی از اونها گرفیم مورد دیگه می تونه رفتار پدر یا مادر با ما بوده باشد مثال در کودکی گریه کردی ولی مادرت مشغول ظرف شستن بوده و کمی دیر تر به سمت تو اومده و تو از همون کودکی این حس طرد را درونی کردی یا زمانی که ما رو از شیر گرفتن یا وقتی ما رو تنها فرستادن مدرسه که ساعت ها تنها حس طرد شدگی داشتیم

 

 

دلیل دیگر میتونه  از دست  دادن دوستان در مدرسه باشه یا از دست دادن کسی در تصادف یا حادثه زلزله یا در بزرگسالی جدا شدن و طرد شدن در رابطه است و دلیل دیگر از منشأ طرد به  این دنیا  امدن است که ما فکر میکنیم خدا  ما رو  رها  کرده و در این جهان حامی نداریم و احساس نا امنی در جهان داریم تجربه من از منشأ طرد این است که ما از خدا فاصله گرفتیم اگه هر لحظه خدا رو درون خدمان تصور کنیم که روح خدا درون من است و من در اغوش امن خدا هستم و خد حامی منه من دیگه تنها نیستیم و حس طرد شدگی ندارم.

اولین قدم برای جذب رابطه دلخواه مکتوب کردن ان است شما تمام چیزهایی که در رابطه می خواهید رو با جزئیات بنویسید تمام مشخصات ظاهری مثل قد رنگ چشم شغل وخصوصیات اخلاقی را یاداشت کنید و بعد شروع کنید خودتون شبیه همون شخصیت شدن و تمام اون خصوصیات را روزانه زندگی کردن قدم بعدی تجسم است هر روز باید تجسم کنی و طوری زندگی کنی که انگار الان  با همچین شخصی داری زندگی می کنی و تجسم باید از طوری باشه که انگار در زمان حال هست و تو داری میبینی و باید رنگی باشه با صدای طبیعی اطراف راز دیگه جذب عشق عاشق خودت باشی

 

 

وقتی عاشق خودت باشی و با خودت لذت ببری و در بیرون با شخصی ملاقات می کنی که عاشقت هست برسی باورها برای جذب اهمیت داره اگه تو باور کمبود داشته باشی که ادم خوب نیست پس جذب عشق برات راحت نیست و باور های دیگه مثل اینکه در بچگی تو گفته باشند کسی تو رو نمی گیره خوب این درون ضمیر نا خوداگاه تو حک شده و برای تو جذب عشق غیر ممکن میشه بالا بردن  آگاهی با اموزش و توسعه دادن شخصیت باعث میشه که جذب بهتری داشته باشیم و این جذب پایداری دایم داشته باشه هر چقدر تو اگا هی خودت رو بالا ببری انرژی و ارتعاش بالاتری پیدا میکنی که وارد مدار جذب بالاتر قرار می گیری در مدار جدید امکان ملاقات با ادمهای بهترو سطح بالاتر که شاید هرگز فکر نمی کردی ملاقات  و جذب می کنی که همه این ها از رشد و توسعه فردی و اموزش دیدن شروع میشه